تصویر پس از آفرینش چیست؟
قرآن برای انسان نخست،تصویری پس از آفرینش معتقد است،آنجا که میگوید:
"و لقد خلقناکم ثم صورناکم ثم قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا اابلیس لم یکن من الساجدین"
(اعراف/12)
پس شما را آفریدیم آنگاه صورت بندی کردیم،سپس به فرشتگان امر کردیم که بر آدم سجده کنند،و جز ابلیس همگی سجده کردند اکنون باید دید مقصود از تصویر پس از خلقت چیست؟
قبلا نکتهای را یاد آور میشویم و آن اینکه لفظ"خلق"در لغت عرب در دو معنی به کار میرود:
1-اندازه،و بر این اساس میگویند:خلق الخیاط الثوب،خیاط پارچه را اندازه گرفت.
2-ایجاد و آفریدن شیئی.
مولف اساس البلاغه اصرار دارد که معنی صحیح در اساس"خلق"همان اندازه گیری است و معنی دوم به مرور زمان پیدا شده است.7
ولی اگر این سخن صحیح باشد،قطعا در این آیه معنی دوم مراد است به گواه اینکه پس از این جمله،جملههای
"ثم صورناکم ثم قلنا للملائکه اسجدوا"
آمده است وناگفته پیدا است صورت بندی و سجده فرشتگان با انسان آفریده شده سازگار است،نه با انسانی که فقط آفرینش او اندازه گیری شده است،در هر حال باید دید مقصود از"تصویر" در آیه یاد شده چیست؟
روشنترین تفسیر این آیه،همان آیهای است که در سوره حجر در این مورد آمده است آنجا که میفرماید:
"و اذ قال ربک للملائکة انی خالق بشرا من صلصال من حماء مسنون فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین"
(حجر آیههای 28 و 29)
جمله خالق بشرا من صلصال بمنزله جمله"انا خلقناکم"در آیه مورد بحث میباشد.
جمله فاذا سویته8مفسر معنی ثم صورناکم با این تفاوت محور بحث در آیات سوره حجر،خلقت آدم است و در آیه مورد بحث،آفرینش تمام انسان است و از آنجا که قرآن خلقت آدم را،خلقت تمام انسانها تلقی میکند مراحل خلقت او را به تمام انسانها نسبت میدهد،و با مراجعه به آیات مربوط به آفرینش انسان این مطلب کاملا روشن است.9
بنا بر این پس از آفرینش انسان از گل خشکیده،مرحلهای به نام مرحله"تصویر و تسویه"آغاز میگردد و این همان مرحله صورت بندی ظاهری انسان است که هنوز روح در آن دمیده نشده است زیرا پس از این مرحله،مرحله"و نفخت فیه من روحی"آغاز میگردد.
لفظ"ثم"که میان خلقت انسان از گل خشکیده و مرحله تصویر به کار رفته است بیش از این نمیرساند که یک فاصله زمانی میان این دو مرحله وجود داشته است و اما مدت این مرحله چه اندازه بوده،قرآن از آن ساکت است و هرگز نمیتوان آن را گواه بر گذشت میلیونها سال دانست،چنانکه نمیتوان آن را گواه بر وجود صدها نوع در این میان اندیشید.
گذشته از این،این انواع باید دارای جان و روح حیوانی باشند در صورتی که انسان در مرحله تصویر و تسویه،فاقد روح و جان است و به حکم جمله"فاذا سویته و نفخت فیه من روحی"بعدا واجد روح میگردد.
از اینکه در سوره اعراف کلمه"ثم"به کار برده و در آیات سوره"حجر"لفظ "فا"استعمال کرده است معلوم میشود که فاصله این دو مرحله(میان خلقت و تصویر)شیعه با همهء فشارهائی که از حکومتهای غاصب و ستمکار میدیدهاند،در ابلاغ این رسالت و رساندن فقه سیاسی اسلام،به جهانیان کمال کوشش را داشتهاند.بقیه:مبدء آفرینش انسان
بسیار اندک بوده که مجوز استعمال این دو نوع حرف عطف که از نظر معنی مختلف میباشند،بوده است.
کسانی که بخواهند جمله"ثم صورناکم"را گواه بر گذشتن میلیونها سال و وجود هزاران انواع بگیرند،معنی مورد نظر خود را بر آیه تحمیل کردهاند.از آن طرف هم نمیتوان گفت که میان خلقت ماده نخست،و تصویر آن به صورت انسان هیچ فاصلهای نبوده است زیرا قرآن در این قسمت ساکت است.و تصریحی ندارد
پی نوشت ها:
سهشنبه 2 آذر 1395 ساعت 14:30