قرآن
قرآن

قرآن

قرآن و فرهنگ زمانه


قرآن و فرهنگ زمانههو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله. 
مسئله تاثیر پذیری قرآن از فرهنگ زمان خودش در حقیقت جفایی است بر قرآن کریم و اساسا قرآن آمد تا فرهنگی نو به جهان عرضه کند و با فرهنگ‌های پوشالی مبارزه کند (جاء القرآن و لیؤثر لا لیتاثر) قرآن آمد تا تأثیر گذار باشد نه تأثیر پذیر. دلیل حقانیت قرآن در مقام بزرگ‌ترین معجزه اسلام این بود که عظمت خودش را بر همه تاریخ ثابت کرد. اساسا، یک تحولی نو در جهان به وجود آورد و مسیر تاریخ را، نه تنها در جزیره العرب، بلکه در جهان بشری دگرگون کرد. رهبری جهان را به دست گرفت و فرهنگی آورد تا فرهنگ‌های گذشته را در هم بکوبد و یک فرهنگ پاک و منزه توحیدی به بشر عرضه کرد و توان انجام این کار، خود دلیل حقانیت اسلام است. بسیاری از مکاتب، ظهور کردند اما به سرعت از بین رفتند. اسلام از روزی که ظهور کرد با کمال بود و زمان هر چه گذشت، اسلام شکوفا‌تر شد و این شکوفایی هم چنان ادامه دارد. مکتبی که توانست خودش را بر همه جهان عرضه کند. نمی‌گوییم که تحمیل شد. چرا تحمیل نمی گوییم؟ 
چون تحمیل وقتی است که با اقتضاء و زمینه مخالفت داشته باشد. فرهنگی که اسلام عرضه کرد؛ با فطرت بشری دمساز بود؛ از این رو اسلام یک مکتبی است که بشر در انتظارش بود. پس آن را پذیرفت و اسلام توانست خودش را بر جهانیان عرضه کند و بر همه ادیان چیره شود. پایه‌های خودش را استوار ساخت، نه تحمیل. جفا نیست که بگوییم یک مکتب با این قدرت؛ یک مکتب با این عظمت؛ از فرهنگ پست جاهلیت عرب، متاثر بوده است؟! اساسا شما به تاریخ آن زمان نگاه کنید و ببینید اصلا جامعه عربی در آن روزگار جایگاهی در جهان داشت؟ اصلا کسی آنان را به حساب می‌آورد؟ اصلا فرهنگی داشتند؟ چه داشتند که قرآن از آنان بگیرند؟ قرآن بر همه فرهنگ‌های بشر در جهان چیره شد. اگر مکتبی بخواهد از دشمن متاثر باشد، از روز اول محکوم است.  
ادامه مطلب ...